بازار سرمایه و به شکل ویژه بورس اوراق بهادار در تمامی جهان بر مبنای مفروضاتی بنا شده است که یکی از اصلی‌ترین آنها شفافیت و کارآیی اطلاعاتی است.وجود انحصار، رانت اطلاعاتی و سایر موارد بر هم زننده رقابت عادلانه منجر به انحراف مسیر سرمایه‌گذاری‌ها و عدم تخصیص بهینه منابع شده و عرضه و تقاضا و به‌طور کلی تعادل اقتصادی را با چالش جدی مواجه می‌سازد. بورس اوراق بهادار تهران که دیر زمانی است از آن به‌عنوان ویترین اقتصادی کشور یاد می‌شود به‌رغم تمامی فراز و فرودها و با تمامی تلاش‌های صورت گرفته از سوی مسوولان متعدد با سلایق و سبک‌های متفاوت، همچنان راه درازی در نیل به اهداف خود، خصوصا از حیث شفافیت اطلاعاتی پیش رو دارد.

 

در مباحث مطروحه از سوی فعالان بازار سرمایه و حتی مردم عادی مکررا بحث رانت و عدم امکان کسب سود بدون اتصال به منابع رانت مورد توجه بوده و درصد قابل توجهی از مردم، بازار سرمایه ایران را بازاری برای کسب سود منصفانه نمی‌دانند. امری که سال‌ها است باعث شده تا جمع کثیری از مردم از حضور و سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به دلیل ترس از دست دادن دارایی‌های منتج از دسترنج سالیان خود توسط رانت داران نگران بوده و عطای جذابیت این بازار را به لقای کمبود شفافیتش ببخشند و همچنان مشاغل سنتی‌تر و سرمایه‌گذاری در دارایی‌های عینی و فیزیکی را مرجح بدانند.

حال سوال این است که چه شده که به جایی رسیده‌ایم که حتی برخی از متخصصان تجربی و آکادمیک مرتبط با بازار سرمایه نیز کسب سود بی‌درد‌سر، بی‌زحمت و کم‌ریسک را صرفا متکی بر رانت و اتصال به منابعی غیر از منابع در دسترس همگان می‌دانند؟ جواب این سوال چیزی نیست جز اینکه در موارد متعدد، رفتارهای منتج از تاثیر افشای نادرست، نابه‌جا یا نابه‌هنگام اطلاعات نهانی در بازار سرمایه ایران بروز و ظهور یافته و نه‌تنها متخصصان، بلکه فعالان عادی و گاهی نامرتبطین این بازار را نیز در حیرت فرو برده است. با توجه به کم عمق بودن بازار سرمایه ایران، این گونه تحرکات مشهود‌تر بوده و این مشهود بودن به دلیل شکسته شدن قبح تخلف، آسیب به مراتب سنگین‌تری در مسیر گسترش و بهبود ویترین اقتصادی کشور بر جای گذاشته است.

سرعت کم ورود فعالان حقیقی جدید به جهت نگرانی از نبود بازی منصفانه و نیز عدم تزریق منابع جدید توسط بسیاری از فعالان حقیقی حاضر در بازار سرمایه، به دلیل ترس از عدم توانایی لازم برای مقابله با استفاده‌کنندگان از اطلاعات نهانی و سایر ابزارهای غیر مجاز، عمق بخشی و گسترده شدن بازار سرمایه را با چالش مواجه ساخته است. اما راهکار اعتمادبخشی و جذب سرمایه‌گذاران جدید و به‌طور کلی گسترده‌تر کردن بازار سرمایه ایران چیست؟ پاسخ به این سوال چندان ساده به نظر نمی‌رسد، ولی باور این امر که هیچ انسانی در هیچ بخشی از گیتی مصون و بری از خطا نیست، می‌تواند بابی در جهت حل این مشکل بگشاید. تعدد افراد آشنا و مسلط بر بازارهای مالی در بخش‌های نظارتی و قضایی کشورهایی که دارای بازار سرمایه‌ای پویا و شفاف هستند، خود‌کنترلی مناسبی را بر دارندگان اطلاعات نهانی جهت عدم سوء استفاده از اطلاعات در دسترس ایشان ایجاد کرده است.

از سوی دیگر برخورد و مجازات‌های سنگین برای استفاده‌کنندگان از اطلاعات نهانی که از طرق مختلف از قبیل نظارت مستقیم، گزارش تخلف و حمایت از گزارش‌کننده، استفاده از الگوریتم‌های تخلف‌یاب و… قابل اعمال است و به تبع آن عدم اغماض در معرفی تخلف‌کنندگان و نوع تخلف ایشان، حاشیه امنیت مناسبی را برای سرمایه‌گذاران عادی و در نتیجه تزریق هر چه بیشتر منابع به سمت بازار سرمایه، به ارمغان آورده است. از بعد اخلاقی و پذیرش اجتماعی نیز فرآیند خودکنترلی کاملا قابل پیاده‌سازی است. این امر که اشخاص استفاده‌کننده از رانت و اطلاعات نهانی یا افراد سوءاستفاده‌کننده از منابع پولی که به امانت در اختیارشان قرار داده شده است، از سوی اجتماع و حتی نزدیکان طرد شوند، می‌تواند فرآیند خودکنترلی را در افرادی با پتانسیل فسادپذیری فعال ساخته و این امر را پس از مدتی در ایشان به عادت مبدل سازد.

متاسفانه درصد با اهمیتی از جامعه، تفکیک مناسبی بین ثروتمندان متکی بر رانت و اطلاعات نهانی و ثروتمندان متکی بر دانش و تجربه قائل نشده و هر دو قشر را شایسته تکریم و کرنش می‌داند. عدم طرد اجتماعی و خانوادگی بسیاری از افرادی که با بهره‌گیری از رانت یا تحمیل خسارت به منابع در اختیار خود به دارایی‌هایی دست یافته‌اند باعث شده است که این رفتار نه تنها از سوی این افراد به شکلی مجدانه و بی محابانه‌تر ادامه یابد، بلکه سایرین را نیز بعضا مجاب ساخته است که یا راه انزوا در پیش گیرند یا جهت دستیابی به رفاه بیشتر مسیر رانت‌داران را بپیمایند.

بازار سرمایه ایران نیز در دوران حاضر و گذشته با تخلفات متعددی از جمله حرکت‌های قابل توجه در قیمت سهام چه در جهت صعود و چه در جهت نزول قبل از انتشار اخبار تاثیرگذار بر شرکت، معاملات در حجم‌های سنگین در قیمت‌های خاص و سپس تغییر مسیر سریع قیمتی، بسته شدن ناگهانی نماد پس از معاملات سنگین و بازگشایی با درصدهایی بسیار متفاوت از قیمت زمان بسته شدن و… روبه‌رو بوده است. این امر حکایت از حضور مسوولان یا دست‌اندرکاران شرکت‌ها در امر خرید و فروش سهم مذکور با کدهای شخصی یا به شکل خوش بینانه‌تر، نشت گسترده اطلاعات محرمانه شرکت‌ها و دستیابی افراد خاص به آنها داشته است. عدم برخورد شدید با مسببان این گونه اعمال، راه را برای گسترده شدن این گونه تخلفات باز خواهد گذاشت. البته به مدد پخش سریع اطلاعات این گونه تخلفات از مجاری غیررسمی به ویژه ابزارهایی چون تلگرام، وایبر و… تا حدودی فرآیند خود کنترلی صورت پذیرفته است ولی این امر کافی به نظر نمی‌رسد. بیشترین تاثیر این گونه اعمال سلب اعتماد سرمایه‌گذاران حقیقی به‌عنوان مهمترین عامل رشد و بالندگی بازار سرمایه و کل اقتصاد خواهد بود، چرا که انسان‌ها به‌طور غریزی حضور در شرایط غیرمنصفانه و ناعادلانه را برنخواهند تافت.

در وهله اول و با توجه به اضطرار موجود، انتظار بر آن است که سیستم نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و نیز سیستم قضایی، با به کارگیری هر چه بیشتر افراد مسلط بر بازار سرمایه در بخش نظارتی و نیز استفاده از شیوه‌ها و ابزارهای مدرن شناسایی تخلفات و جرائم از جمله تحرکات قیمتی فاحش قبل از اعلام تغییرات قابل توجه در وضعیت شرکت‌ها روی کدال، سوء استفاده از منابع در اختیار برخی مدیران در جهت منافع شخصی، دستکاری صورت‌های مالی و نیز دستکاری‌های قیمتی به اتکای داده‌ها و اطلاعات غیر قابل دسترس برای عموم، اقدام کند. برخورد، اعمال مجازات‌های سنگین، اعلام عمومی نام و نوع تخلف افراد پس از اثبات و بدون کوچکترین اغماض نیز شاید انتظار بحقی است که سرمایه‌گذاران واقعی از سیستم نظارتی و قضایی خواهند داشت.

از سوی دیگر فرهنگ‌سازی برای احترام و تکریم تولیدکنندگان ثروت مبتنی بر دانش و تجربه و نیز طرد و بی‌توجهی اجتماعی نسبت به کسب‌کنندگان ثروت از روش‌های ناعادلانه و مبتنی بر رانت، باید به شکلی آهسته و پیوسته صورت پذیرد. بدیهی است این گونه فرهنگ‌سازی، نیاز به متخصصان مسلط بر دانش مالی، روانشناسی، سیاست و جامعه‌شناسی دارد که بتوانند با شناسایی الگوهای مغزی کسب منفعت ناعادلانه با سوءاستفاده از ابزارهای مالی و اطلاعاتی، نسبت به ساختن الگوهای مغزی متضاد با این‌گونه الگوها و تقویت فرآیند خودکنترلی، اقدامات لازم را به عمل آورند.

نهایتا باید گفت که تلاش برای کسب سود و دارایی از روش‌های درست و مبتنی بر دانش، نیازمند تقویت فرهنگ شرمساری در برابر تخلف و فرهنگ افتخار به ثروت آفرینی از مسیرهای مولد و صحیح است که این امر بیش و پیش از هر چیز سرچشمه در خانواده و نحوه آموزش افراد در آن محیط و سپس سیستم آموزشی دارد. اگر چه برخوردهای قهری و مجازات‌های سنگین می‌تواند راه را بر استفاده از رانت تا حدود زیادی ببندد، ولی این امر مستلزم هزینه بسیار زیاد بوده و استفاده از آن در درازمدت چندان به صرفه نبوده و راه جلوگیری از بخش عظیمی از تخلفات نهایتا از مسیر آموزش و فرهنگ‌سازی خواهد گذشت.

منبع:دنیای اقتصاد

نرم_افزار_حسابداری_زنجان_رایگان

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

 

معاون سازمان برنامه و بودجه از تدوین لایحه حمایت از بازنشستگان خبرداد و گفت:تلاش می‌شود علاوه بر اینکه اختلاف دریافتی بازنشستگان و شاغلان کاهش یابد، بازنشستگی پیش از موعد هم به صفر برسد.

سعید نمکی در گفتگو با خبرنگار مهر از طرح ویژه دولت برای ساماندهی حقوق بازنشستگان خبرداد و گفت: تیمی کارشناسی از سوی سازمان برنامه و بودجه به شدت مشغول کار بر روی لایحه‌ای هستند تا صندوق‌های بازنشستگی و بازنشستگان کشور را تحت حمایت قرار دهد؛ به نحوی که تحت عنوان لایحه‌ای که در سازمان حال آماده‌سازی است، تلاش شده تا میان دریافت حقوق بازنشستگی در مقاطع مختلف تغییر ایجاد کرده و فاصله آن را به حداقل برسانیم تا به نوعی عدالت در پرداخت را به بازنشستگان کشور هدیه دهیم.

معاون امور اجتماعی سازمان برنامه و بودجه افزود: بر اساس لایحه‌ای که آماده خواهد شد، میزان دریافتی بازنشستگان با سایر دریافتی‌های بعدی آن‌ها، خیلی تفاوت نخواهد داشت؛ ضمن اینکه شرایطی فراهم خواهد شد تا تفاوت فاحشی بین دریافتی بازنشستگان با شاغلان، بعد از بازنشستگی آنها ایجاد نشود.

وی تصریح کرد: البته تمام تاکید ما این است که اقشار بازنشسته کشور که تنها ممر گذران امور زندگی خود و خانواده شان، از دریافتی امور بازنشستگی است و هیچ دریافتی دیگری ندارند، نیازمند دقت بیشتری در پرداخت‌های سازمان بازنشستگی هستند. پس باید با پختگی بیشتری، لایحه را تقدیم مجلس کرد که یکی از دلایل اصلی خروج برخی مواد مرتبط با بازنشستگی از برنامه ششم توسعه نیز، همین موضوع است.

به گفته نمکی، در واقع دولت قصد داشت نقطه نظرات کامل و همه جانبه‌ای از جوامع کارشناسی، اساتید دانشگاه و افرادی که بر روی مباحث تامین اجتماعی و بازنشستگی صاحب نظر بودند، دریافت کرده و لایحه‌ای با عجله و شتابزگی را تقدیم مجلس نکند؛ بلکه با حوصله و بررسی با وسواس بیشتر، کاری را پیگیری نماید تا هم بحث بازنشستگی را ببیند و هم در رابطه با اصلاحات پارامتریک و سیستمی در صندوق های بازنشستگی گام بردارد. از طرف دیگر بتوانیم اختلاف حقوق بین مقاطع مختلف را در بازنشستگان به حداقل برسانیم.

وی با اشاره به مشکلات بحرانی صندوق‌های بازنشستگی هم گفت: برای نجات صندوق های بازنشستگی، دولت معتقد است که اولا باید اتفاقاتی که از قبل در رابطه با این صندوق ها رخ داده را مرور کرده و زمینه‌ای فراهم کنیم که اصلاحات ساختاری و پارامتریک در صندوق‌ها اتفاق بیفتد؛ به نحوی که روال بازنشستگی‌های پیش از موعد به صفر برسد؛ چرا که اگر بازنشستگی پیش از موعد رخ دهد، مشکلات صندوق ها پابرجا باقی خواهد ماند.

 

نرم_افزار_حسابداری_زنجان_رایگان

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

با گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در کشور موضوع وضعیت و شرایط کاری و بیمه‌ای کارگران و کارکنان این مناطق از مسائل مهم و درخور توجهی شده اما متاسفانه به این مقوله مهم در این مناطق عنایت لازم نشده است.

چند و چون مقررات کار و بیمه در مناطق آزاد تجاری

طی سال‌های گذشته ٢٠ منطقه آزاد و ویژه اقتصادی در کشور ایجاد شده و بررسی انضمام ١٩ منطقه دیگر، در هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است. شکی نیست که هدف از ایجاد مناطق آزاد تجاری و اقتصادی برای سهولت امر تولید و تجارت و اشتغال‌زایی بیشتر بوده است تا زمینه را برای رشد اقتصادی و تولیدی فراهم ‌سازد. ولی این موضوع نباید موجب اختلال در مناسبات کاری و بهره‌کشی از نیروی کار و اجحاف به کارگر شود.

مقوله حق‌وحقوق کارگر از مبادی و مبانی اولیه هر نظام اقتصادی و تولیدی است و رشد و توسعه بدون در نظر گرفتن رفاه و امنیت خاطر نیروی کار رشدی ناموزون و بی‌قواره خواهد بود.

صرف‌نظر از میزان موفقیت و یا عدم موفقیت این مناطق در نیل به اهداف تعیین‌شده، متاسفانه این مناطق در موضوع اشتغال و بهره‌وری کار توفیق چندانی نداشته و در مواقعی در زمینه حفظ و تامین منافع کارگران نیز به کژراهه رفته‌اند. در قوانین و مقررات این مناطق، کارگاه‌ها و کارخانجات و کلیه فعالیت‌های اقتصادی در مناطق آزاد از شمول قانون کار خارج شده و مقررات ویژه‌ای در این خصوص برای این مناطق به تصویب رسیده است.

در این نوشتار سعی می‌شود به برخی از معایب و مشکلات حوزه کار و تامین‌اجتماعی در مناطق آزاد به طور مختصر بپردازیم:

١- مطابق مفاد ماده ١۶ قانون تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی (قسمت پنجم)، امور مربوط به اشتغال نیروی انسانی و روابط کار، بیمه و تامین‌اجتماعی در این مناطق بر اساس مقررات مصوب و جاری در مناطق آزاد تجاری- صنعتی است. همچنین بر اساس ماده ١٧ آیین‌نامه اجرایی قانون تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی، مناطق ویژه مشمول قانون کار نیستند و امور مربوط به روابط کار، قرارداد کار، شرایط کار و مراجع حل اختلاف آن‌ها بر اساس مقررات اشتغال نیروی انسانی در مناطق آزاد تجاری- صنعتی است.

اول اینکه ایجاد چندگانگی در نظام کاری و تامین‌اجتماعی در کشور با توجه به فرهنگ کار و بهره‌وری و شاخص‌های فرار از مقررات حمایت از اقشار فرودست و کارگر و شرایط خاص کاری در کشور به‌هیچ‌وجه صلاح نیست و اقدام عاقلانه‌ای محسوب نمی‌شود. ایجاد خلل و گسست در بنیان‌های کاری جامعه زمینه را برای اضمحلال و فروپاشی بیشتر این سیستم فراهم می‌سازد.

آن‌هایی که به جای توجه به موانع توسعه بسیار مهم‌تر در کشور فقط هزینه‌های ناشی از کار و بیمه را مانع اصلی رسیدن به رشد اقتصادی عنوان می‌کنند، خود را از توجه به واقعیات جامعه به غفلت زده‌اند. موضوع حمایت‌های بیمه‌ای و تامین‌اجتماعی در ایران قدمتی بیش از ٧٠ سال دارد و جا انداختن این نکته که تامین‌اجتماعی برای تک‌تک افراد جامعه امری ضروری است به‌سختی صورت گرفته و تثبیت این فرهنگ در اقشار مختلف از قبیل کارگران، کارفرمایان و صاحبان سرمایه و متولیان امر رفاه اجتماعی کار ساده‌ای نبوده و ایجاد خلل در این فرایند تدریجی، دشوار و طولانی، بی‌توجهی به دستاوردهای چند نسل کاری است و به سود هیچ‌کس نخواهد بود.

بی‌توجهی به حمایت‌های تامین‌اجتماعی در چارچوب مناسبات بیمه‌ای هیچ‌گونه منفعتی برای دولت یا بنگاه‌های اقتصادی ندارد و فقط باعث تاخیر بحران و یا جابه‌جایی آن می‌شود. فقدان پوشش بیمه‌ای برای افراد در زمان اضطرار و نیاز گریبانگیر دولت و نهادهای حمایتی و خیریه دولتی می‌شود و خروج گروه‌ها یا مناطق مختلف از پوشش تامین‌اجتماعی، اصل موضوع را تغییر نمی‌دهد.

٢-بر اساس ماده ١٢ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی جمهوری اسلامی ایران (مصوب ٧/۶/١٣٧٢ مجلس شورای اسلامی) مقررات مربوط به اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تامین‌اجتماعی و صدور روادید برای اتباع خارجی موکول به تصویب آیین‌نامه آن توسط هیئت دولت شده است. هیئت‌وزیران نیز آیین‌نامه مربوط به این ماده را تحت عنوان «مقررات اشتغال نیروی انسانی، بیمه و تامین‌اجتماعی در مناطق آزاد تجاری- صنعتی جمهوری اسلامی ایران» در تاریخ ١٩/٢/٧٣ به تصویب رساند که به‌موجب ماده ۴۶ آن، سازمان هر منطقه آزاد مکلف شده، رأسا یا با مشارکت سازمان تامین‌اجتماعی و یا شرکت‌های بیمه نسبت به تاسیس صندوق یا صندوق‌هایی به منظور ارائه خدمات درمانی، غرامت دستمزد ایام بیماری، بارداری، ازکارافتادگی جزئی و کلی، بازنشستگی، فوت و سایر موارد مربوط به کارکنان مشمول این مقررات در مناطق آزاد اقدام کند.

در تبصره این ماده آمده است که سازمان تامین‌اجتماعی می‌تواند به طور مستقل نیز نسبت به ارائه خدمات مختلف بیمه حسب مورد به شاغلان داخلی و خارجی واحدهای مستقر در مناطق آزاد براساس قوانین و مقررات تامین‌اجتماعی اقدام کند. در ماده ۴٧ این آیین‌نامه مقرر شده است که آن دسته از کارگران شاغل در واحدهای واقع در مناطق آزاد که در گذشته مشمول قانون تامین‌اجتماعی بوده و به سازمان تامین‌اجتماعی حق‌بیمه پرداخته‌اند و نیز کارگران مشمول مقررات این تصویب‌نامه که  به صندوق حق‌بیمه داده‌اند سوابق آن‌ها محفوظ است و می‌توانند سوابق خود را به اشتغال بعدی منتقل سازند.

در این خصوص نکات زیر قابل‌تامل است:
مقررات مناطق آزاد در رابطه با بیمه کردن کارگران سکوت اختیار کرده و قوانین و مقررات موجود وضعیت بیمه و تامین‌اجتماعی کارکنان مناطق آزاد را به‌روشنی مشخص نکرده و در این زمینه هنوز ابهامات زیادی باقی ‌مانده است. ابهامات موجود با وجود چندین سالی که از تشکیل مناطق آزاد گذشته، هنوز هم گریبانگیر مسئولان منطقه‌ای است. به طوری که هم واحدهای اداری سازمان تامین‌اجتماعی و هم کارکنان و کارخانجات بخش خصوصی تکلیف خود را در ارتباط با بیمه کارکنان به‌درستی نمی‌دانند. اینکه بیمه برای کارکنان این مناطق اختیاری است یا اجباری کاملا روشن نیست.

در ماده ۴۶ به ورود موسسات و شرکت‌های خصوصی به عرصه بسیار مهم تامین‌اجتماعی که در حد بسیار زیادی یک موضوع امنیت اجتماعی است، اشاره شده که با توجه به تجربه و پیشینه سازمان‌های بیمه‌ای در کشور و ورشکستگی‌های صندوق‌های بیمه‌ای، به لحاظ سازوکار پیچیده و حساس تامین‌اجتماعی، کار پسندیده‌ای نیست. لازم به توضیح است که برخی کشورهای جهان که موضوع بیمه اجتماعی را به بخش خصوصی واگذار کرده و آن را به مناسبات بی‌ثبات اقتصاد خصوصی منتقل کرده‌اند پس از مدتی پشیمان شده و آن را به عرصه عمومی بازگردانده‌اند.

نبود مقررات و ضوابط جامع در حوزه کار و تامین‌اجتماعی مناطق آزاد و ویژه یکی از مشکلات و کاستی‌های مقررات مربوطه است. متاسفانه این مقررات جامعیت و کفایت لازم را که از عناصر مهم یک نظام کامل اشتغال، کار و بیمه است، ندارند.

پرسش و پاسخ
مدیر آموزشگاهی خصوصی هستم. بعضی از مربیان آموزشگاه یک یا نهایتا دو کلاس در هفته دارند که مجموع ساعت کاری آن‌ها نهایتا ٣ ساعت در هفته می‌شود. حقوق آن‌ها بعد از پایان هر ترم، پرداخت می‌شود و حدود ٢٠٠ هزار تومان است. آیا این مربیان هم شامل بیمه می‌شوند یا خیر؟

هر میزان ساعت کار در روز، هفته یا ماه مشمول پرداخت حق‌بیمه است. به ازای هر ٨ ساعت کار یک روز بیمه پرداخت می‌شود.

آیا می‌توان حق‌بیمه سال‌های گذشته را پرداخت کرد تا وقفه و فاصله پر شود؟
اگر کارفرما حق‌بیمه را پرداخت نکرده باشد می‌توان به هیئت‌های حل اختلاف وزارت کار مراجعه کرد.

 منبع:http://hacc.ir/

نرم_افزار_حسابداری_زنجان_رایگان

 

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

اصطلاحات اندوخته و ذخیره در بسیاری از موارد بجای یکدیگر استفاده می گردند.اما می توان موارد کاربرد آنها را به شرح زیر تفکیک نمود:

اندوخته ها ( به طور مثال اندوخته قانونی) مبلغی است از یک ماخذ مشخص (مثل نسبتی از سرمایه) که میبایست قبل از تقسیم سود در حسابی به این عنوان .جداگانه نگهداری شود تااز خروج این مبلغ از چرخه دارائی شرکت جلوگیری گردد.ضمنا موعد تاریخ مشخصی برای آزاد شدن آن مشخص نمیباشد و بنا بر قانون و یا تصمیم سهامداران شرکت سقف مشخصی دارد . بوجود آوردن اندوخته حتما بایستی سودی موجود باشد ، اما برای بوجود آوردن ذخیره چنین الزامی لازم نیست .

همچنین اندوخته قانونی هر ساله به میزان ۵ درصد سود سال جاری در نظر گرفته میشود و این عمل تا زمانی که اندوخته قانونی به میزان۱۰ درصد سرمایه شرکت برسد الزامی و ببیشتر از ۱۰ درصد اختیاری میباشد.

ولی ذخیره ,مخزنی از هزینه های تحقق یافته پرداخت نشده است و سقف مشخصی ندارد ونیز تصمیم سهامداران شرکت در تعیین میزان آن دخالت ندارد . در واقع ذخیره به هزینه های گذشته اشاره میکند ولی اندوخته ارتباطی با هزینه ها در زمان گذشته ندارد . در بعضی کتابهای قدیمی اندوخته و ذخیره و انباشته به یک معنی مورد استفاده قرار میگرفتند.

اصطلاحات اندوخته و ذخیره در بسیاری از موارد بجای یکدیگر استفاده می گردند.اما می توان موارد کاربرد آنها را به شرح زیر تفکیک نمود:

۱. اصطلاح اندوخته در موارد زیر به کار می رود:

تخصیص و محدودیت در سود انباشته عموما بر اساس پیشنهاد هیات مدیره و تصویب مجمع عمومی و یا بموجب رعایت مفاد قراردادها و یا الزامات قانونی انجام شده و یکی از شیوه های گزارشگری تخصیص و محدودیت در سود انباشته ، نمایش مجزای آن در ترازنامه می باشد.این تخصیص و محدودیت در سود انباشته ،اندوخته نامیده می شود. مانند:اندوخته قانونی، اندوخته احتیاطی(عمومی)، اندوخته اختیاری(قراردادی) و……

۲. اصطلاح ذخیره معمولا در موارد زیر کاربرد دارد:
الف- جهت حسابهای دارایی ها که اینگونه حسابها نشان دهنده کاهش شناسایی شده در بهای تمام شده برخی اقلام دارایی بوده و باعث می گردند که داراییها مذکور به خالص ارزش بازیافتنی منعکس شوند.مانند: ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره کاهش ارزش موجودیها و سرمایه گذاریها.

نکته :  هرچند استهلاک انباشته نیز یک نوع حساب دارایی  می باشد ولی به جهت تفاوت در نوع کاهش در داراییهای ثابت مشهود(استهلاک، کاهش ارزش داراییهای ثابت مشهود محسوب نمی شود) از اصطلاح ذخیره در این خصوص استفاده نمی شود.

ب- جهت بدهیهایی که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آنها، توام با ابهام نسبتا قابل توجه است.مانند: ذخیره مزایای پایان خدمت، ذخیره مالیات بر درآمد، ذخیره تضمین کالا و ….

منبع:http://hacc.ir

نرم_افزار_حسابداری_زنجان_رایگان

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

سید مجتبی موسوی در گفت و گویی درباره میزان و مدت پرداخت مقرری بیمه بیکاری، اظهار کرد: مدت پرداخت مقرری بیمه بیکاری به بیمه‌شدگان واجد شرایط به میزان سابقه پرداخت حق بیمه آنان بستگی دارد و این مدت برای بیمه‌شدگان مجرد حداکثر ٣۶ ماه و برای بیمه‌شدگان متأهل یا متکفل حداکثر ۵٠ ماه است.

وی با اشاره به افزایش مقرری‌بگیران بیمه بیکاری اظهار کرد:سازمان تأمین اجتماعی بنا بر تعهدات بیمه‌ای خود برای افرادی که دیگر مشغول به کار نیستند مقرری بیمه بیکاری پرداخت می‌کند.

مدیرکل تامین اجتماعی قم افزود: افرادی که در حال دریافت مقرری بیمه بیکاری هستند هنگامی که به سر کار می‌روند باید با موضوع را به اطلاع شعبه مربوطه برسانند تا نسبت به قطع مقرری بیمه بیکاری آنان اقدام شوند.

موسوی تصریح کرد:افرادی که در صورت اشتغال به کار مجدد همچنان مقرری بیمه بیکاری دریافت کنند و به شعبه مربوطه اشتغال خود را اعلام نکنند جریمه خواهند شد.

منبع:http://hacc.ir

نرم_افزار_حسابداری_زنجان_رایگان

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

تقسیم و پرداخت سود سهامداران ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ برگزاری مجمع باید انجام شود که گاهی در عمل شاهد آن هستیم که بسیاری شرکت ها این مهم را رعایت نمی کنند.

بنگاه های اقتصادی مکلفند که هر ساله مجمع عمومی تشکیل داده و گزارش عملکرد یکساله خود را به همراه اقلام سود و زیان و پیشنهاد تقسیم سود برای سهامداران و غیره اعلام نمایند. بازرس یا بازرسین قانونی نیز وظیفه نظارت بر عملکرد آنها را دارند و مجمع عمومی نیز این گزارشات را تصویب می کند البته شرکت های بورسی علاوه بر رعایت مفاد قانون تجارت ملزم به رعایت آیین نامه های داخلی سازمان بورس اوراق بهادار هستند.

تقسیم و پرداخت سود سهامداران ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ برگزاری مجمع باید انجام شود که گاهی در عمل شاهد آن هستیم که بسیاری شرکت ها این مهم را رعایت ننموده و بی توجه به حقوق سهامداران هستند که با توجه به ماده ۱۲ دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکت های ثبت شده نزد سازمان، ناشران موظفند که ۱۰روز پیش از برگزاری مجمع برای پرداخت سود نقدی پیشنهادی توسط هیأت مدیره جدول زمانبندی را تنظیم نموده و شرکت های بورسی نیز مطابق این جدول باید سود خود را به سهامداران پرداخت کنند که در این زمینه خیلی سهل انگاری وجود دارد.

این در حالی است که با توجه به آیین نامه ها و دستورالعمل های موجود در قانون بازار سرمایه مدیران مکلفند طبق جدول زمانبندی، نسبت به پرداخت سود نقدی اقدام لازم را مبذول دارند و در صورت تخلف و تخطی از آن با مقررات موجود در قانون، از جمله ماده ۹۱ و ۳۳ قانون تجارت که در صورت تخلف از عدم پرداخت سود هیأت مدیره و بازرسان مکلفند رأساً نسبت به این موضوع اقدام نمایند و همچنین ماده ۵ و ۲۵ دستورالعمل انضباطی ناشران پذیرفته شده در بورس که مقرر می دارد عدم پرداخت سود نقدی منجر به اخطار کتبی به ناشر و مدیران ارشد و درج در پرونده و اعلام عمومی می شود، باید با متخلف برخورد قانونی متناسب شود.

اما در عمل شاهد آن هستیم که چون این دستورالعمل ها بازدارندگی لازم را ندارند، در نتیجه ممکن است به حقوق مسلم سهامداران خدشه وارد گردد و خاطیان با خیال راحت به کار خود ادامه می دهند.

از آنجا که برای دریافت سود نقدی سالانه حاصل از سرمایه، هر شرکتی ممکن بود یک بانک مخصوص به خود را تعیین می کرد و سهامداران مکلف به افتتاح حساب در آن بانک مذکور بودند و با توجه به آن که در سیستم مالی ایران حدود ۳۰ بانک مشغول به فعالیتند، گاهی این تعدد حساب ها برای سهامداران نوعی سردرگمی ایجاد می کرد و از طرفی امکان دارد هزینه افتتاح حساب بیشتر از مبلغ دریافت سود باشد. لذا سازمان بورس قبلاً در طرحی پیشنهاد نمود که شرکت سپرده گذاری و تسویه وجوه را به عنوان شرکت واسطه ای بین شرکت های بورسی و سهامداران معرفی نماید که آنها با مراجعه به شرکت و افتتاح تنها یک حساب در صورت داشتن سرمایه در شرکت های متعدد سود نقدی خود را دریافت نمایند اما امروزه شاهد هیچگونه اقدام مؤثری از سوی شرکت های مختلف در این خصوص نیستیم در حالی که سهامداران با مشکلات متعددی از این قبل رو به رو هستند و سازمان مکلف است در خصوص این مشکلات چاره اندیشی نماید و البته باید توجه داشت که تدابیر اندیشیده شده نه فقط در گفتار بلکه در عمل و کردار هم باید نمود پیدا کند. ضمن آنکه با متخلفین نیز باید برخورد قانونی مناسب صورت گیرد و سهامداران می توانند از این شرکت ها به سازمان بورس شکایت کنند و این تنها راهکار قانونی فعلی برای دریافت سود سهام است.

نرم افزار حسابداری زنجان

منبع:http://hacc.ir/

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

مدیر کل درمان تامین اجتماعی استان تهران از استفاده از کارت هوشمند درمان طی چند ماه آینده در بیمارستانهای تحت پوشش خبر داد و گفت: قطعا در سال ۹۴ کارت هوشمند جایگزین دفترچه بیمه های درمانی خواهد شد.
مدیر کل درمان تامین اجتماعی استان تهران با اشاره به اینکه از سال ۹۴ کارت هوشمند درمان جایگزین دفترچه بیمه خواهد شد، گفت: برنامه ای برای استفاده از کد ملی به جای دفترچه بیمه نداریم.

دکتر محمد تقی خسروانی مقدم در گفتگو با مهر در مورد کارت هوشمند درمان افزود: مقدمات اولیه برای اجرایی شدن کارت هوشمند درمان فراهم شده و برنامه ریزیهای لازم انجام شده تا کارت هوشمند جایگزین دفترچه های بیمه شود.وی با اشاره به اینکه کارگروههای تخصصی برای اجرای کارت هوشمند تشکیل شده است، تاکید کرد: دراین کارگروهها روشهایی اجرایی شدن این کارت با حضور متخصصان و کارشناسان بررسی می شود و مراحل پایانی آن به سرعت در حال اجراست.مدیر کل درمان تامین اجتماعی استان تهران از استفاده از کارت هوشمند درمان طی چند ماه آینده در بیمارستانهای تحت پوشش خبر داد و گفت: قطعا در سال ۹۴ کارت هوشمند جایگزین دفترچه بیمه های درمانی خواهد شد.خسروانی مقدم در پاسخ به این سئوال که آیا کد ملی جایگزین دفترچه بیمه می شود یا خیر، افزود: سازمان تامین اجتماعی یک نهاد عمومی غیر دولتی است و مجزا از دولت و سازمان بیمه سلامت است و هیچ وقت در مراکز دولتی تامین اجتماعی همانند بیمه سلامت کد ملی جایگزین دفترچه بیمه نمی شود بلکه کارت هوشمند درمان برای بیمه شدگان صادر خواهد شد.به گفته وی، بیمارستانهای سازمان بیمه سلامت و همچنین مراکز درمانی دانشگاهی جدا از تامین اجتماعی است.

 منبع:http://www.accpress.com/

نرم افزار حسابداری زنجان

<a href=”http://www.prchecker.info/” title=”PRchecker.info” target=”_blank” rel=”nofollow”>
<img src=”http://pr-v2.prchecker.info/getpr.v2.php?codex=aHR0cDovL3d3dy5wYXNzYWsub3Jn&tag=2″ alt=”PRchecker.info” style=”border:0;” /></a>

جهانگیر اسلام پناه-فعال اقتصادی

با توجه به وجود سیستم‌هاى مختلف بازرسى و نظارتى در کشور، به هیچ وجه باورکردنى نیست که سطح فساد در سیستم‌هاى ادارى به حدى رسیده است که متاسفانه مقامات عالى کشور هم به دفعات نسبت به ابعاد آن تذکر داده و دائما در تلاش هستند تا به هر ترتیب که می‌توانند زمینه هاى بروز آن را از بین ببرند.

در واقع بخش مهمى از انرژى مسوولان محترم مملکتى به‌جاى اینکه در حل مشکلات اساسى کشور به‌کار برده شود، عملا در مسیرجلوگیرى از فساد و مسدود کردن راه‌هاى آن تلف مى‌شود که ظلمى است مضاعف به کشور و مردم. آنچه در ذیل مى‌آید مواردى است که به‌نظر مى‌رسد توجه به آنها می‌تواند راهگشا باشد:

١-بى‌تردید عدم شفافیت، اصلى‌ترین زمینه بروز و رشد فساد ادارى است. عدم اطلاع به موقع عموم مردم از مناقصه‌ها، مزایده‌ها و سایر قوانین و مقررات و بخشنامه‌هاى اقتصادى دولتى و عمومى (شهردارى‌ها و بیمه تامین اجتماعى و…) بهترین امکان را براى سوءاستفاده در سیستم ادارى فراهم مى آورد. دولت محترم اگرچه از زمان انتخابات تا کنون شعار دولت الکترونیک را سر مى‌دهد ولیکن عملا تا کنون حرکت موثرى در این زمینه انجام نداده است. البته در صورت به سرانجام رسیدن دولت الکترونیک و فعال شدن آن، حتما تاثیر بسزایی در مسیرجلوگیرى از فساد ادارى خواهد داشت.

٢-وجود قوانین فراوان در سیستم ادارى که از زمان‌هاى دور تاکنون وضع شده است و بسیارى از آنها به دلیل گذشت زمان موضوعیت خود را از دست داده‌اند و عدم اطلاع عموم از آن نیز یکى از زمینه‌هاى بروز فساد ادارى است. ضرورى است که در هر یک از وزارتخانه‌ها با انتخاب یک گروه از کارشناسان آگاه و درستکار نسبت به تنظیم مجموعه‌اى از قوانین جدید، حداکثر در یکصد ماده با ساده‌ترین زبان ممکن اقدام کرده و ضمن در معرض دید و اطلاع عمومى قراردادن دائمى آن و لغو تمامى قوانین گذشته، یکى دیگر از مسیرهاى ایجاد فساد ادارى را مسدود کرد. ازجمله سازمان‌هایى که حجم زیاد قوانین وعدم اطلاع عمومى از آن، مشکلات فراوانى ایجاد کرده است، می‌توان از شهردارى‌ها و ثبت اسناد و املاک کشور نام برد.

٣-مورد دیگرى که به‌شدت زمینه‌هاى فساد را فراهم می‌کند، حجم زیاد دخالت دولت در اقتصاد است. طبق اعلام مقامات بین ٨٠تا٨۵درصد اقتصاد، دولتى و شبه دولتى و الباقى سهم بخش خصوصى و تعاونى است. کاملا واضح است که براى هیچ دولتى در هیچ جاى دنیا، امکان کنترل ونظارت صحیح بر چنین حجم وسیعى از اقتصاد کشور بزرگی مانند ایران وجود ندارد. به‌طور طبیعى نتیجه چنین وضعیتى، عدم بهره‌ورى مناسب، فساد فراوان و نارضایتى عمومى خواهد بود و راه حل آن نیز همان‌طور که مقام معظم رهبرى و رئیس جمهوری محترم بارها تاکید فرموده‌اند، واگذارى بخش‌هاى مختلف اقتصاد به بخش خصوصى واقعی و کوچک کردن دولت و کارآیى هرچه بیشتر آن است.

۴-موضوع مهم دیگرى که برای اصلاح امر فساد ادارى می‌توان به آن توجه کرد، تغییر نوع نگاه اولیه هنگام وضع قوانین، از نگاه‌هاى سختگیرانه و بسته به نگاه‌هاى سهل‌گیرانه و باز نسبت به مردم است. زیرا هرقدر قوانین سخت ودست وپاگیر وضع شوند، رغبت مردم به کار و تولید کمتر می‌شود و زمینه هاى فساد را بیشتر می‌کند و هرچه قوانین سهل‌تر و روان‌تر شوند، انگیزه بیشترى براى تولید وتوسعه فراهم می‌شود و مجال کمترى به بروز فساد می‌دهند. به‌نظر می‌رسد عبور از گردنه‌هاى پرپیچ‌و‌خم قوانین کسب‌وکار نیز زمینه‌هاى مناسبى را براى بروز و ظهور فساد ادارى فراهم مى‌آورد. یکى از مواردى که با وضع قوانین صحیح و ساده می‌توان ضمن ایجاد رضایت براى عموم مردم زمینه‌هاى بروز فساد را هم از بین برد، موضوع مالیات است. در خیلى از عناوین مالیاتى مانند مالیات مشاغل، مالیات فروش و اجاره ملک، مالیات فروش سرقفلى، مالیات بر ارث، مالیات بر واردات و غیره، می‌توان با وضع قوانین و بخش‌نامه‌هاى اجرایى، با تعیین نرخ‌هاى مقطوع و روش‌هاى ساده، بدون نیاز به هیچ‌گونه کار رسیدگى، کارشناسى، تشخیص، اعتراض و کمیسیون‌هاى اولیه و ثانویه، مالیات متعلقه را بدون هیچ زحمت اضافى به‌صورت قطعى دریافت کرد.

نتیجتا هم دولت مالیات بیشتر و راحت‌تر و بدون هزینه‌اى دریافت کند و هم مردم بدون هیچ نیازى به ارتباط با بدنه ادارى وزارت دارایى وظایف خود را در قبال پرداخت مالیات انجام خواهند داد. (البته قبلا طرحى به‌صورت مکتوب به وزارت دارایى ارسال شده؛ ولیکن ترتیب اثرى داده نشده است.) یکى از سازمان هاى دیگرى که شدیدا نیاز به بازنگرى در قوانین ونحوه اجراى آن را دارد، سازمان تامین اجتماعى است که با اینکه درآمد قابل توجهى دارد، ولیکن نه کارگران و نه کارفرمایان و نه دولت نسبت به آن احساس رضایت نمى‌کنند و همگى ناراضى هستند و متاسفانه نه در درمان عملکرد مناسبى دارد و نه در پرداخت حقوق بازنشستگى به افراد و نه در برخورد پرسنل آن با مراجعان. همه شرکت‌هاى عریض و طویل و هلدینگ‌هاى اقتصادى که در مجموع به اندازه سود بانکى هم بهره‌ورى ندارند.

۵- مورد موثر دیگرى که می‌توان به آن اشاره کرد، تصمیماتى است که در بستر دولت الکترونیک می‌توان اتخاذ کرد و با اجرایى شدن آنها زمینه‌هاى بروز فساد را بست؛ از جمله اینکه تمام مسوولان رده‌هاى مختلف در سه قوه و مسوولان سازمان‌هاى عمومى باید آدرس ایمیلى واضح و مشخص و دردسترس عموم داشته باشند تا مردم بتوانند مشکلات و نارسایى‌ها و نظرات اصلاحى خود را مستقیما براى مسوولان ارسال کنند و مسوولان نیز ضمن پاسخگویى مستقیم به مردم از نظرات اصلاحى آنها استفاده کنند. حداقل منفعت امکان تماس مستقیم مردم با مسوولان، باز دارندگی آن برای جلوگیرى از فساد ادارى توسط رده‌هاى پایین‌تر است.

ضمنا باید تمام دوایر دولتى و عمومى را موظف کرد ضمن به‌روز کردن سایت‌هاى اینترنتى خود، به منظور پاسخگویى به مراجعات مردم از این طریق برنامه‌ریزى‌هایى کنند تا نیاز به مراجعه حضورى به دوایر به حداقل ممکن برسد که ضمن تسهیل در انجام امور مردم و صرفه‌جویى در وقت و جلوگیرى از ترافیک بیشتر در شهرها، با قطع ارتباط بین ارباب رجوع وپرسنل مانع بزرگى در ایجاد فساد ادارى نیز است. مثلا در مورد صنعت ساختمان که چند سالى است در رکود کامل به‌سر می‌برد و موجبات بیکارى تعداد کثیرى از افراد مرتبط با آن را فراهم کرده و باعث مشکلات فراوان در صنعت هاى مختلف مانند سیمان، فولاد، کاشى و سرامیک و… را در بعضى موارد تا حد ورشکستگى فراهم آورده، آیا مجلس و دولت محترم باید قوانین تسهیل‌کننده‌اى وضع کنند تا این صنعت به حرکت درآید یا باید در مسیر آن مشکلات جدیدى مانند مالیات مضاعفى که در آخرین اصلاحیه قانون مالیات‌ها که در سال گذشته تصویب شد، قرار دهند؟

منبع:دنیای اقتصاد

نرم افزار حسابداری زنجان

PRchecker.info

در نشست تخصصی «مالیات‌های مسکن» بسته بهینه دریافت مالیات از حوزه‌های مختلف بخش مسکن پیشنهاد شد. صاحبنظران اقتصادی و مالی معتقدند با وجود هزینه‌های اجتماعی اجرای طرح اخذ مالیات از بخش مسکن، طراحی این بسته در قالب پنج سرفصل می‌تواند از یکسو سپری در برابر سفته‌بازی محسوب و از سوی دیگر به محل جدیدی برای کسب درآمدهای پایدار برای دولت محلی تبدیل شود. این پنج مالیات در سرفصل‌های عایدی سرمایه‌ای، نقل‌وانتقال، سالانه املاک، درآمد اجاره و درآمد حاصل از ساخت و فروش مسکن پیشنهاد شده است.

در نشست تخصصی مالیات‌های مسکن، بسته پنج لایه مالیاتی با هدف تنظیم بازار مسکن پیشنهاد شد. کسب درآمدهای مالیاتی از طریق پیش‌بینی «مالیات بر ثروت» در بخش مسکن از جمله ظرفیت‌های مغفول مانده اقتصادی است. این در حالی است که پیش‌بینی سرفصل‌های مالیاتی در بخش مسکن علاوه بر کسب درآمد پایدار برای دولت مرکزی یا محلی (شهرداری ها)، می‌تواند ابزاری برای دستیابی به اهداف بخش مسکن نظیر توسعه یا محدودسازی فعالیت در مناطق مختلف کشور باشد. روز گذشته تیمور رحمانی، رئیس موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران در شانزدهمین همایش سیاست‌های توسعه مسکن در ایران، پنج سرفصل مالیاتی را در قالب «بسته بهینه مالیاتی بخش مسکن» معرفی کرد که می‌تواند با اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم، در کشور پیاده شود. این پنج سرفصل شامل مالیات بر عایدی سرمایه‌ای املاک، مالیات بر نقل و انتقال املاک، مالیات سالانه املاک، مالیات بر درآمد اجاره املاک و مالیات بر درآمد حاصل از ساخت و فروش مسکن است که در اغلب کشورهای توسعه یافته دریافت می‌شود. به اعتقاد رحمانی، با وجود هزینه اجتماعی بالای اخذ مالیات از بخش مسکن در کشور، با توجه به عایدی قابل توجهی که به‌عنوان یک منبع درآمد پایدار برای دولت دارد، می‌توان با اعمال اصلاحاتی در قانون مالیات از این فرصت برای تنظیم بازار مسکن نیز بهره گرفت. در میان این پنج ابزار مالیاتی، «مالیات سالانه املاک» گزینه‌ ایده‌آلی است که به اعتقاد کارشناسان می‌تواند به شهرداری‌ها پرداخت و جایگزین عوارض فروش تراکم شود.

طراحی و اخذ مالیات از بخش مسکن از هر دو منظر «مسکن به منزله کالای سرمایه ای» و «مسکن به منزله کالای مصرفی» قابل اجرا است اما اگر ارزش مصرفی خدمات مسکن مبنای مالیات‌گیری باشد، احتمالا بهترین روش اجرا این است که مالیات در زمان مصرف خدمات حاصل از مسکن اعمال شود، نه در هنگام اولین خرید مسکن. این موضوع دلالت بر وضع یک مالیات سالانه بر ارزش خدمات مصرفی مسکن دارد. از سوی دیگر، اگر مسکن به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای مبنای مالیات ستانی باشد، در این صورت لازم است که مالیات بر کالای سرمایه‌ای مسکن با مالیات بر سایر کالاهای سرمایه‌ای در بخش‌های دیگر مورد مقایسه قرار بگیرد. مطالعات تطبیقی موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران در این زمینه نشان می‌دهد از میان ۳۰ کشور مورد مطالعه که در مراحل مختلفی از توسعه یافتگی (بر اساس سه مرحله معرفی شده ازسوی مجمع جهانی اقتصاد) قرار دارند، «مالیات بر عایدی سرمایه‌ای املاک» در تمامی کشورهای مورد بررسی واقع در مراحل دوم و سوم توسعه یافتگی یا به عبارت دقیق تر توسعه یافته تر، به جز سنگاپور و امارات وجود دارد. پایه مالیات بر عایدی سرمایه‌ای املاک، خالص ارزش اسمی فروش به معنای ارزش فروش پس از کسر هزینه‌های خرید و بهسازی است. اما در عین حال معافیت‌ها و تخفیف‌هایی در این بخش از مالیات در همه کشورهای مورد بررسی وجود دارد. مهم‌ترین معافیت این نوع مالیات مربوط به معافیت محل زندگی اصلی اشخاص حقیقی است. به عبارت دیگر، این نوع مالیات مشمول خانه محل سکونت شهروندان نمی‌شود و دیگر املاک را در بر می‌گیرد. مطابق با مطالعات انجام شده نوع دوم مالیات متعارف در بخش مسکن، «مالیات بر نقل و انتقال املاک» است که تقریبا در تمام کشورهای توسعه یافته اخذ می‌شود و در ایران نیز با نرخ ۵ درصد ارزش معاملاتی تعریف شده است. کشورهایی نظیر کنیا، فیلیپین،‌ هندوراس و تانزانیا هم که در حال توسعه به شمار می‌روند و در مرحله نخست توسعه یافتگی قرار دارند از این نوع مالیات برای کسب درآمد دولت استفاده می‌کنند. نرخ مالیات بر نقل و انتقال املاک در کشورهای مختلف متغیر بوده اما این رقم در کشورهای توسعه یافته عمدتا بین ۵/ ۰ تا ۱۵ درصد است در حالی که کشورهای در حال توسعه نرخ پایین‌تری بین ۲۵/ ۰ تا ۴ درصد را برای این سرفصل مالیاتی در نظر گرفته‌اند.

 

ابزار جایگزین عوارض تراکم

یکی از فراگیرترین انواع مالیات که در کشورهای دیگر در بخش مسکن پیش‌بینی شده، «مالیات سالانه املاک» است که نرخ آن نیز با توسعه‌یافتگی کشورها رابطه مستقیمی دارد. رئیس موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران با بیان اینکه پایه مالیات سالانه املاک در بسیاری از کشورها «ارزش بازاری املاک» و در برخی از کشورها «درآمد اجاره‌ای املاک» درنظرگرفته شده است، بر ضرورت دو نرخی بودن مالیات سالانه بر املاک تاکید کرد و توضیح داد: قاعدتا باید برای «زمین» که یک دارایی تولید شده محسوب نمی‌شود با «ساختمان» که ارزش افزوده ایجاد می‌کند دو نرخ متفاوت مالیات سالانه پیش‌بینی شود. کمااینکه اغلب کشورها نظیر چین، تایلند، لهستان، استرالیا و تایوان نیز زمین و ساختمان را با نرخ‌های متفاوتی مشمول مالیات کرده اند؛ ضمن اینکه در برخی از کشورها نیز مالیات‌های جداگانه‌ای برای زمین‌های بلااستفاده وضع شده است.

 

نگاه سازمان مالیاتی به بخش مسکن

احمد زمانی، مدیرکل دفتر پژوهش و برنامه‌ریزی سازمان امور مالیاتی کشور نیز یکی دیگر از سخنرانان روز گذشته این همایش بود که اعتقاد داشت مالیات سالانه املاک باید ازسوی دولت محلی یا شهرداری‌ها دریافت شود و می‌تواند جایگزین عوارض و هزینه‌های صدور پروانه ساختمانی و فروش تراکم که شهرداری‌ها دریافت می‌کنند، شود. به این ترتیب انحرافی که ناشی از نگاه سوداگرانه شهرداری‌ها بوده و به واسطه آن از طریق فروش تراکم کسب درآمد می‌شود، به کلی حذف خواهد شد؛ ضمن اینکه بخش تولید مسکن نیز متحمل فشار مستقیم پرداخت هزینه‌های تراکم نمی‌شود. البته زمانی به‌طور کلی مدافع ایده پیش‌بینی «مالیات بر ثروت» نبود و اعتقاد داشت همچون اغلب کشورهای جهان «مالیات بر درآمد» و پس از آن «مالیات بر مصرف (مالیات بر ارزش افزوده)» در اولویت قرار دارد و اگر به درستی وصول شود، نیاز چندانی به پیش‌بینی مالیات بر ثروت نیست. وی تاکید کرد: سیاست سازمان امور مالیاتی فشار بر بخش مسکن نیست بلکه صرفا این نگاه را دنبال می‌کند که بخش مسکن مالیات بر حقش را نسبت به درآمدهای به‌دست آمده ایجاد کند.

 

پیشنهاد اصلاح مالیات بر درآمد اجاره

رحمانی چهارمین نوع مالیات که در بخش مسکن قابل پیش‌بینی است را «مالیات بر درآمد اجاره املاک» توصیف کرد. این نوع مالیات اثر معکوس بر سطح قیمت مسکن خواهد داشت و وضع آن هزینه اجتماعی کمتری نسبت به انواع دیگر مالیات در بخش مسکن دارد اما در عین حال از آنجا که ممکن است منجر به کاهش سرمایه‌گذاری در بازار اجاره مسکن شود، باید با ملاحظاتی پیش‌بینی شود.

آن‌گونه که غلامرضا سلامی، مشاور وزیر راه و شهرسازی گفته است، در تهران اجاره آپارتمان تا ۱۵۰ مترمربع و در شهرستان‌ها تا ۲۰۰ مترمربع از پرداخت مالیات بر اجاره معاف است که این خود نوعی مشوق برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود اما آنچه در حال‌حاضر مانع توسعه واحدهای مسکونی اجاری شده است، درآمد سالانه ۵ تا ۶ درصدی سرمایه‌گذاری این بخش از بازار است. در واقع این سود ناچیز که به دنبال ثبات نسبی قیمت مسکن در سال‌های اخیر ایجاد شده، برخی از سرمایه‌گذاران را به احداث واحدهای اجاری بی‌رغبت کرده است. وی تاکید کرد: در حال حاضر کمترین میزان مالیات در بخش مسکن در کشور وضع شده و ابزارهای مالیاتی کنونی به هیچ‌وجه مانعی برای توسعه مسکن به‌حساب نمی‌آید. در عین حال پیشنهاد تیمور رحمانی، رئیس‌موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران در این پنل این است که در قانون کنونی مالیات بر درآمد اجاره املاک کشور نیز اصلاحاتی اعمال شود. وی دو پیشنهاد برای تغییر این بخش از قانون داشت. نخست اینکه مالیات بر درآمد اجاره املاک متفاوت از نرخ‌های پیش‌بینی شده جاری در قانون مالیات‌های مستقیم باشد چراکه درآمد اجاره املاک حاصل از نگهداری دارایی است، نه حاصل از کار و فعالیت اقتصادی، بنابراین پایه این مالیات باید با سایر مالیات‌های مستقیم اشخاص حقیقی متفاوت باشد. پیشنهاد دوم که می‌تواند در اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم لحاظ شود این است که معافیت‌های موضوع این مالیات بر حسب میزان درآمد اجاره‌ای املاک مشخص شود نه متراژ واحدهای مسکونی. در این صورت از تحدید بازار مسکن استیجاری برای اقشار متوسط جامعه جلوگیری خواهد شد.

مالیات بر درآمد حاصل از ساخت و فروش مسکن، آخرین سرفصل مالیاتی است که به گفته رحمانی می‌تواند در بخش مسکن پیش‌بینی شود. این مالیات بر مبنای درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی دریافت می‌شود. در قالب این سرفصل می‌توان نرخ ۱۰ تا ۱۵ درصدی مالیات بر درآمد حاصل از عرصه ساختمان و نرخ مالیات ۵ تا ۱۰درصدی بر درآمد حاصل از اعیان ساختمان پیش‌بینی کرد. باید به این نکته نیز توجه داشت که افزایش یک درصدی مالیات بر درآمد حاصل از ساخت و فروش مسکن، می‌تواند به افزایش ۴/ ۰ درصدی قیمت مسکن و نیز کاهش سرمایه‌گذاری در بخش مسکن منجر شود. در ایران تا سال گذشته هیچ مالیاتی در این سرفصل پیش‌بینی نشده بود اما در اصلاحیه نهایی قانون مالیات‌های مستقیم مصوب تیرماه ۱۳۹۴، مقرر شد درآمد حاصل از فعالیت ساخت و ساز نیز مانند سایر فعالیت‌های اقتصادی مشمول پرداخت مالیات شود. هر چند برخی از فعالان ساخت و ساز اعتقاد دارند وضع این مالیات می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری در بخش مسکن ختم شود، اما احمد زمانی، مدیرکل دفتر پژوهش سازمان امور مالیاتی تاکید دارد که وضع این مالیات صرفا با هدف جلوگیری از تبعیض در درآمد صورت گرفته و بساز و بفروش‌ها هم که از محل این فعالیت کسب درآمد می‌کنند، باید همچون دیگر اشخاص حقیقی و حقوقی مالیات (با نرخ ۱۰ درصدی پیش‌بینی شده) پرداخت کنند.

در عین حال مطالعات موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران حاکی است: وضع مالیات در بخش مسکن به دو علت عمده باید با سایر بخش‌های اقتصادی متفاوت باشد. علت نخست وجود تفاوت‌های ساختاری در سازوکار فعالیت ساخت مسکن در مقایسه با سایر فعالیت‌های اقتصادی است، چراکه اولا فعالیت در بخش ساختمان از استمرار کمتری نسبت به سایر فعالیت‌های اقتصادی برخوردار است؛ ثانیا فعالیت ساخت مسکن مشتمل بر دو نوع متفاوت سرمایه‌گذاری خرید زمین و ساخت بنا است. از سوی دیگر فراهم کردن مشوق‌های مالیاتی برای تشویق برخی فعالیت‌های اقتصادی خاص یکی از ابزارهای سیاست‌گذاری دولت‌ها به حساب می‌آید. کاهش نرخ مالیات بر درآمد حاصل از فعالیت ساخت مسکن نیز ابزار مناسبی برای تشویق سرمایه‌گذاری در این بخش محسوب می‌شود، بنابراین انتظار می‌رود دولت و مشخصا سازمان امور مالیاتی کشور با در نظر گرفتن این ملاحظات نسبت به وضع مالیات بر بخش مسکن اقدام کند.آن گونه که رحمانی عنوان کرد، مطالعات تطبیقی اخذ انواع مالیات در بخش مسکن در کشورهای گوناگون اثبات کرده که هیچ‌یک از پنج مدل ذکر شده مالیات در این بخش تاثیری بر تورم بخش مسکن ندارد. همچنین دو نوع از سرفصل‌های مالیاتی مذکور شامل مالیات بر نقل و انتقال املاک و مالیات سالانه بر املاک تاثیری بر تغییر تقاضای مسکن اجاره‌ای ندارد و توازن بازار را تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد. اما هر یک درصد مالیات در بخش مسکن به استثنای مالیات بر نقل و انتقال املاک، می‌تواند در بلند مدت بر سرمایه‌گذاری بخش مسکن تاثیر منفی داشته باشد. با این حال کمترین تاثیر منفی مربوط به دو نوع مالیات سالانه بر املاک و مالیات بر درآمد اجاره املاک است که معادل ۲/ ۰ درصد به ازای هر یک درصد مالیات سالانه بر سرمایه‌گذاری در بخش مسکن تاثیر منفی خواهد داشت. پیشنهاد زمانی که به نمایندگی از سازمان امور مالیاتی در نشست تخصصی روز گذشته حاضر بود نیز، پیش‌بینی مالیات سالانه املاک به‌عنوان کم‌هزینه‌ترین و در عین حال مناسب‌ترین نسخه اخذ مالیات در بخش مسکن است.

 

واسطه‌گری در کانون توجه

محمد اولاد، محقق حوزه مسکن یکی دیگر از سخنرانان نشست تخصصی روز گذشته همایش سیاست‌های توسعه مسکن در ایران بود که به موضوع واسطه‌گری در بخش مسکن پرداخت. وی با تاکید بر اینکه واسطه‌گری با هدف کاهش هزینه‌های مبادلاتی در اقتصاد شکل گرفته است، گفت: شمار بنگاه‌های معاملات املاک در کشور در سال ۱۳۷۹ حدود ۱۹ هزار و ۳۰۰ مورد بود که این میزان در سال ۸۲ به ۴۴ هزار و ۳۰۰ و در سال ۸۶ به ۳۵ هزار و ۶۰۰ مورد رسید. اما برابر آخرین آمار در حال حاضر ۷۲ هزار بنگاه معاملات مسکن فعال در کشور وجود دارد که بیشترین آنها در استان‌های تهران، البرز، خراسان رضوی، مازندران و گیلان واقع شده است. به گفته وی، در سال ۱۳۸۵ به ازای هر ۴۹۲ خانوار و ۳۵۰ واحد مسکونی یک بنگاه مسکن وجود داشته که با رشد چشمگیر واسطه‌ها، این میزان در سال ۹۰ به یک بنگاه به ازای هر ۳۰۰ خانوار و ۲۱۴ واحد مسکونی رسیده است. متوسط معاملات صورت گرفته ازسوی هر بنگاه نیز سالانه ۴۱ فقره است. وی با بیان اینکه ۱۲ درصد بنگاه‌های تهران خدمات تامین مالی ارائه می‌کنند که عمدتا ربوی است، از نظام بانکی کشور درخواست کرد از شیوع این پدیده جلوگیری کند.

این پژوهشگر حوزه مسکن اعتقاد دارد نمایندگی یک مشاور املاک برای دو طرف معامله نوعی تضاد منافع ایجاد می‌کند و درنتیجه اغلب واسطه‌ها در شرایط رونق به سمت حمایت از عرضه‌کننده و تشویق به افزایش قیمت میل می‌کنند؛ در حالی که در شرایط رکود از متقاضیان مسکن جانبداری و تلاش می‌کنند قیمت را کاهش دهند تا معامله سر بگیرد و آنها به‌عنوان واسطه منتفع شوند. اولاد با تاکید بر اینکه عملکرد بسیاری از بنگاه‌های معاملات املاک در حال حاضر از کارکردهای مورد انتظار فاصله دارد، گفت: خلأ سیستم نظارتی جامع و مستقل در این بخش یکی از عوامل این عملکرد قابل نقد است. وی با اشاره به «اصل آزادی انتخاب» برای دو طرف معاملات مسکن گفت: الگوی خدمات واسطه‌های ملکی باید به نحوی تغییر کند که فرد به‌صورت اختیاری از این خدمات استفاده کند و هزینه‌های آن را بپردازد. نه اینکه ملزم باشد حتی بدون دریافت خدمات مشاوره، صرفا برای عقد قرارداد حق واسطه‌گری را بپردازد.

حسام عقبایی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک اما در واکنش به انتقاد اولاد تاکید کرد:‌ فعالیت بنگاه‌های معاملات املاک در کشور ۶۵۰ هزار شغل ایجاد کرده و این در حالی است که هزینه ایجاد هر شغل برای دولت ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است. وی با بیان اینکه اتحادیه ناچار است برابر قانون موجود برای هر کس سواد خواندن و نوشتن دارد در صورت تقاضا پروانه فعالیت کند، بر ضرورت اصلاح قانون صنفی موجود تاکید کرد و افزود: از سوی دیگر دولت حدود صنفی فعالیت مشاوران املاک را حذف کرده و از این رو ما ناچار هستیم به‌عنوان نمونه با وجود ۱۳۰ بنگاه معاملات املاک در بلوار فردوس تهران، آن هم در شرایطی که ۱۸ مورد آنها دیوار به دیوار یکدیگر قرار دارد، باز هم در صورت تقاضا پروانه فعالیت صادر کنیم.

منبع» دنیای اقتصاد

۱____ ۲____۲____